تاریخ انتشار: 18 آذر 93 | بازدید: 1692 مرتبه | دیدگاه: 0
اشتراک گزاری چاپ

با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

رابطه صدا و رشد شخصیت 1

حدود پنجاه سال پیش، یک پزشک فرانسوی موفق به کشف تکان دهنده ای شد. آلفرد توماتیس، متخصص و جراح گوش و حلق وبینی، بر پایه تجربیات بالینی فراوان، دریافت که افراد فقط صداهایی را می توانند ایجاد کنند که آنها را شنیده باشند. به عبارت دیگر، اگر انسان نشنود، نمی توان آن را ایجاد کند. این نظریه در سطح بین المللی به نام ((اثر توماتیس)) شناخته شد و اثبات وجود رابطه میان شنیدن و حرف زدن است. بر مبنای همین نظریه است که امروزه همگان می دانند توانایی انسان در درک صدا بر توانایی او در برقراری ارتباطش تاثیر می گذارد.


صدا و گوش با هم ارتباط ناگسستنی دارند و هر دو اساس رشد عصب شناختی، عاطفی و اجتماعی افراد هستند. درک درست شنیداری بر مهارتهای کلامی و ارتباطی افراد تاثیر می گذارد، مهارتهایی که اساس رشد اجتماعی، اعتماد به نفس وخویشتن شناسی هر انسانی است.
دکتر توماتیس با تحقیق درباره عوارض کاهش شنوایی، نتیجه گرفت که بسیاری از اختلالات فیزیولوژیکی و روانی انسان به کارکرد معیوب شنوایی او مربوط می شود. در خودماندگی( اوتیسم )، ناتوانی در یادگیری، افسردگی و حواس پرتی از مواردی است که در آنها نحوه دریافت  صدا در انسان  تاثیر می گذارد.  در میان بسیاری اصول دیگر،دکتر توماتیس صدا را غذای سیستم عصبی دانست و نشان داد که چطور جنین درهفته شانزدهم، صدا را در رحم مادر درک می کند. او تا آنجا پیش رفت که با اطمینان بیان کرد صدا به رشد سیستم عصبی جنین کمک می کند.


تحقیق درباره سازوکار شنوایی، انسان را به سوی دیگر این طیف راهنمایی می کند. عضله رکابی یکی از دو عضله ظریفی است که با استخوان های گوش میانی سروکار دارد.این عضله تنها عضو بدن انسان است که هرگز استراحت نمی کند. این عضله  تا لحظه ای که قلب از کار بیفتد ادارکات صوتی را تنظیم می کند. به این ترتیب، در صورت نبود صدمات آسیب شناختی، انسان شنیدن را پیش از تولد آغاز می کند و تا پایان عمر، روز و شب به پردازش صدا ادامه می دهد.


دکترتوماتیس چارچوبی برای شناخت وسیعتر گوش و کارکرد آن طراحی کرد. وی علاوه بر مشخص کردن تاثیرات فراگیر صدا، سیستمی برای تربیت دوباره سازوکار شنوایی ایجاد کرد که مشتمل است بر روش پیچیده پالایش فرکانس صدا و تکنیک ((گیتینگ)). گیتینگ عبارت است از افزایش اتفاقی  یا هدفمند درجه صدا و شدت بعضی فرکانس ها. این تکنیکی است که گاهی  از آن در برنامه های تحریک صوتی به منظور جلوگیری از عاری ویکنواخت شدن موسیقی در ذهن و هدایت به گوش دادن فعال استفاده می شود.


 پژوهشگران دریافتند که پخش موسیفی در واحد های مراقبت از نوزادان به رشد بهتر و سریعتر نوزادان  نارس کمک می کند ودر تحقیقات خود نشان دادند بیمارستانهایی که در بخش  نوزادان نارس موسیقی پخش می کنند به این نوزادان در رشد بهتر و سریعترکمک می کنند، به گفته این محققان، موسیقی در نوزادان نارس، رنج  ناشی از روند درمانهای دردناک  را کاهش می دهد و به آنها کمک  می کند که بیشتر تغذیه شوند.  به نظر می رسد که موسیقی  اثرات مثبتی بر روی پارامترهای فیزیولوژیکی مثل ضربان قلب و تنفس  دارد.


در کانادا بسیاری ازواحدهای مراقبت از نوزادان از موسیقی برای درمان و رشد کودکان نارس استفاده می کنند. بر اساس بررسی های "لالایی" و اصوات دیگر، که برای نوزاد تداعی گر صداهیی است که در دوران جنینی خود می شنیده است می توانند در رشد بهتر اونقش داشته باشند. به علاوه موسیقی کلاسیک  مثل آثار موتزارت نیز عملکردی شبیه لالایی دارند.
نوزادان در روزهای اولیه زندگی خود نسبت به صداهای مختلف  عکس العمل نشان می دهند و صداهای مختلف، واکنش هایی متفاوتی در بردارد. ساده ترین و زیباترین موسیقی برای شیرخواران لالایی مادر است.
اکثر نوزادان و کودکان با شنیدن لالایی مادر به خواب می روند و این عمل به صورت واکنش  شرطی در آنها به یادگار می ماند. نوع موسیقی لالایی در فرهنگ های مختلف متفاوت است اما همگی  ازاحساس مادر به فرزند سرچشمه گرفته وسینه به سینه انتقال یافته است. صدای زنگ دار و اسباب بازی های ریتمیک هم نوزاد راتا مدتی به خود مشغول می سازد و در زمانی که نوزاد رنگ ها را به صورتی مبهم وسایه دار می بیند، گوش او به خوبی می شنود. 


واکنش سریع نوزاد در برابر صدا گویای این مدعا است. در مراحل مختلف  رشد، موسیقی به نوعی در شکل دهد شخصیت کودک اثر می گذارد.  نخستین  صداها به صورت گریه و خنده ظاهر می شود.
در مواقعی کودک صدایی شبیه به قان و غون به کمک حنجره خود می سازد. با پی بردن به وجود دست های خود یه اشیای دور و برش ضربه وارد می کند و از به صدا درآوردن آنها احساس نشاط و شادمانی می کند. بدون شک تمام این علائم  غریزی است و جلوگیری از این تظاهرات  در آنها ایجاد کمبود می کند.
  در سنین بالاتر( مثلاً دو سالگی)  هنگامی که کودک قادر به تکلم و راه رفتن است، می آموزد چگونه آوازی را تقلید کند، حتی اگر مفهومی از آن نداشته باشد، اما به صورتی تقلیدی می خواند. ازآنجایی که موسیقی به عنوان پدیده اجتماعی و تربیتی در عصر حاضر شناخته شده است، از این رو آشنایی و آموزش صحیح  و به موقع  می تواند  نقش موثری  در روحیه و شخصیت کودکان داشته باشد و کودکان همراه با فعالیت هایشان درزمینه نقاشی، زبان و ورزش می توانند  به یادگیری  موسیقی نیز بپردازند.  


موسیقی می تواند قدرت نخیل و تمرکز کودکان را پرورش دهد، به آنان نظم و تربیت آموزد و لذت اجرا و شنیدن یک موسیقی خوب را به آنها هدیه دهد. در ژاپن به خانواده ها آموزش می دهند که چگونه خود را برای پذیرش فرزند جدید آماده کنند. آنها بر این باور هستند که صدا، فکر واحساس مادر، پدر، پدربزرگ و مادربزرگ وسایر اعضاء خانواده بطور مستقیم برروی جنین اثر می گذارد و باید از هرگونه احساس و صدای ناموزونی دور کرد.


برگرفته از: کتاب ماساژ نوزادان و شیرخواران از انتشارات شرکت پژواک آرمان

رابطه صدا و رشد شخصیت 1