تاریخ انتشار: 10 بهمن 94 | بازدید: 1461 مرتبه | دیدگاه: 0
اشتراک گزاری چاپ

با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

نیایش

ای خداوندي كه رحمان و رحيمي بي گمان
اي تو اگه روز وشب بر رمز وراز مردمان
اي تمام هست ما از هست تو دانا تويي
اي تو نور تار وپود هر كسي با ما تويي
اي كه گفتي چون بخوانند مر تورا حاجت دهي
بي گمان بر ابر و باد و برگ و گل حالت دهي
اي كه بر روح جهان هفت اسمان دستان توست
او كه ياري جويد از تو بي گمان انسان توست
خواهش كل جهان نزد تو كاهي بيش نيست
كل نور كهكشان پيش تو راهي بيش نيست
مركبي اور،سواري ،يك رسول از راه دور
باز ريزد بر تن رنجور او شعر وسرور
مهرباني دست شادي را بگيرد باز هم
تا كه مولانا بلرزاند دلش را باز هم ...
نیایش
برچسب ها:

مطالب مرتبط

  • بخشش

    برای اولین بار در آن پمپ بنزین بین راهی آن کلمه را به زبان آوردم...

  • فقط دلت را با خدا صاف کن

    ﺩﻝ ﺑﺴﭙﺎﺭ...ﺑﻪ ﺁﺗﺸﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺳﻮﺯﺍﻧﺪ،ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ!ﻭ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻏﺮﻕ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ،ﻣﻮﺳﯽ ﺭﺍ!ﻧﻬﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ،ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ!ﮐﻮﺩﮐﯽ ﮐﻪ...

  • ازطرف خدا

    عالم ز برایت آفریدم، گله کردی:sparkler: از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی:fireworks: گفتم...

  • توکل

    ،،،،،توکل برخدایت کن؛،،،،،،،،،،، کفایت میکندحتما؛،،،،،،     ،،،،،،اگرخالص شوی بااو؛،،،،،،،،صدایت میکندحتما؛،،،،،   ،،،،اگربیهوده رنجیدی،،،،؛،،،،ازاین دنیای بی رحمی؛،،،،،،،،به درگاهش قناعت کن،،،،؛،،،،،عنایت...

  • خدا و کودک

    کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند...