تاریخ انتشار: 17 بهمن 94 | بازدید: 1079 مرتبه | دیدگاه: 0
اشتراک گزاری چاپ

با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

سهراب سپهری

صبح امروزکسی گفت به من: تو چقدر تنهایی ! گفتمش در پاسخ : تو چقدر حساسی ؛ تن من گر تنهاست، دل من با دلهاست، دوستانی دارم بهتر از برگ درخت که دعایم گویند و دعاشان گویم، یادشان دردل من ، قلبشان منزل من...! صافى آب مرا یادتو انداخت،رفیق! تو دلت سبز، لبت سرخ، چراغت روشن! چرخ روزیت همیشه چرخان! نفست داغ، تنت گرم، دعایت با من! ایام بکامتان
سهراب سپهری
برچسب ها: