دو آتش نشان وارد جنگلي مي شوند تا اتش کوچکي را خاموش کنند . اخر کار وقتي از جنگل بيرون مي آيند و مي روند کنار رودخانه ، صورت يکي شان کثيف و خاکستر است و صورت آن يکي به شکل معصومانه اي تميز .
سوال : کدامشان صورتش را مي شويد؟
اشتباه کرديد ، آن که صورتش کثيف است به آن يکي نگاه مي کند و فکر مي کند صورت خودش هم همان طور است .
اما آن که صورتش تميز است مي بيند که سرتاپاي رفيقش غبار گرفته است و به ...خودش مي گويد : حتما من هم کثيفم ، بايد خودم را تميز کنم .
حالا فکر کنيم چندين بار اتفاق افتاده که ديگران از رفتار بد ما و يا ما از رفتار بد ديگران به شستشو و پالايش روح خودمان پرداخته باشيم.
وقتي فرد مقابل ما مهربان و خوب و دوست داشتني نيست،
کمي بايد به خودمان شک کنيم.
از کتاب "زهير" پائولو کوئيلو